نوشته‌های من

خانواده ایکس

  خانواده ایکس آقای ایکس کارمند دون پایه یکی از ادارات دولتی است و به محض رسیدن به منزل به رادیو بی‌بی‌سی پناه می‌برد و

ادامه مطلب »
داستانک

عرق سگی

  عرق سگی آرایشگر پیش‌بند را از گردن زن جوانی باز می‌کند که با این مدل موی کوتاه پسرانه به دخترکی کم سن و سال

ادامه مطلب »
یادداشت ها

اعتماد زرد

  اعتماد زرد از روزی که بحث مذاکرات مستقیم و غیرمستقیم شروع شد و شدت گرفت به یکی از عادات قدیمی‌ام برگشتم. عادتی که مدت‌ها فراموشش

ادامه مطلب »
کتاب‌نوشت

شالی به درازای جاده ابریشم

    شالی به درازای جاده ابریشم* من بافتن بلد نیستم. بافتنی نمی‌بافم. می‌نشینم و خیال می‌بافم.خیالات دور و دراز، رویاهایی به درازای جاده ابریشم…

ادامه مطلب »
نوشته‌های من

برادران ناتنی

  برادران ناتنی نه از دوستان است، نه از بستگان. این زن فقط یک آشنا است که با او در یک دبیرستان درس خوانده‌ام و

ادامه مطلب »
داستانک

بولیمیا

بولیمیا در زمستان سال 1980، زنی که پس از مدت‌ها پرخوری عصبی، سلامتی‌اش به خطر افتاده بود، رژیم گرفت. اگرچه چند ماه امساک و خویشتن‌داری

ادامه مطلب »
یادداشت ها

فضا-زمان

  فضا_زمان فقط در تلفن همراهم ۲.۷ گیگ فضا اشغال کرده است و خدا می‌داند چقدر در ذهنم. به آن نیاز دارم؟ به این فضا

ادامه مطلب »
داستانک

دختری با موهای فرفری

  دختری که باد موهای فرفری‌اش را در هم پیچید. پسرعمو در پنج سالگی بهترین همبازی‌اش بود، در نه سالگی بهترین دوستش. پانزده ساله که

ادامه مطلب »
فیلم نوشت

معرفی و نقد فیلم «ماده»

  . معرفی و نقد فیلم «ماده» نمی‌دانم تماشای فیلم فانتزی_ترسناک «ماده» با رگه‌های طنز و جلوه‌های بصری فوق‌العاده خوش‌رنگ و لعابش را به شما

ادامه مطلب »
دهه شصتی ها بهترین کارتن های دنیا را با سانسور دیدن و عاشق شدن … ما دهه شصتی ها خیلی خوب بدون فضای مجازی زندگی کردیم ! ما کتاب هایی داشتیم برای خواندن ..