- جدیترین مطالب
سلولهای دوست داشتنی
سلولهای دوست داشتنی در صحنهای از فیلمِ افسانه بگر ونس* عدهای دور یک میز نشسته و مشغول قمار هستند. مردی زیر نور زرد چراغ و
موسیو بوآری
موسیو بوآری «إما دیگر وجود نداشت»، با این جمله گوستاو فلوبر، مادام بوآری در صفحات پایانیاش، بار دیگر از ابتدا آغاز میشود. برت
تابستان آن سالها
تابستان آن سالها در نه سالگی بیشتر کتابهای ژول ورن و چارلز دیکنز را خوانده بودم و تصور میکردم دنیای ادبیات برای من تمام شده
جانی که مجنون نبود
جانی که مجنون نبود پزشک معتمد خانودگی ما معتقد بود علایم افسردگی است. پیشنهاد میکند برای بهتر شدن روحیهام، نزد دوستِ روانپزشکاش بروم. به او
تولد سامی کوچولو
birthday partyتولد سامی کوچولو یک روز مانده به تولد سه سالگی سامی کوچولو، مامان الهه در حالی که تدارک مهمانی را میبیند، متوجه صحبتهای خانم
باجناق عباس آقا
باجناق عباس آقا از پنجشنبه عصر عباس آقا خواب و خوراک نداشته، اعصاب هم نداشته، ولی تا دلتان بخواهد استرس و اضطراب داشته و
خودکشی کلئوپاترا
خودکشی کلئوپاترا دکتر نظارهگر دختر جوان میانبالایی است که از سرتاپا، روسری مانتو شلوار، خاکی نود پوشیده و نگاهش به بند کفش کتانی باز شدهاش
اندر باب شیخِ مریدآزار
اندر باب شیخِ مریدآزار روزی شیخ ما که نعمات خداوندگار بر او فزون باد، جملگی مریدان را بهسوی سیاحتی چند روزه جمع کرد. بار سفر
از لذتی که نبردهایم
از لذتی که نبردهایم سن فرای یک عدد است. حداقل تجربه زیسته من اینگونه میگوید که سن، حقیقتی تعیین کننده در میزان رضایت از عملکرد
- دربارهمن
بخشهای سایت من:
- پشیماننامه (2)
- توسعه فردی (14)
- چالش های لاغری (7)
- چند سطر اول (5)
- صد گام فیلمنامه نویسی (7)
- فیلم نوشت (3)
- کتابنوشت (1)
- گامهای کوچک برای سلامتی (11)
- نوشتههای من (22)
- یادداشت ها (11)
آخرین نظرات: