صدا، گریم، پژمان جمشیدی

 

صدا، گریم، پژمان جمشیدی

تقریبا یک هفته‌ی قبل بود که حین تماشای سریال «محکوم» توجهم به صدای فوق‌العاده گرفته‌ی «پژمان جمشیدی» جلب شد، پیش خودم فکر کردم، احتمالا عارضه‌ی سرماخوردگی و پیامدهای ناشی از آن است، خلاصه کنم سریال به سکانسی رسید که «پژمان جمشیدی» و «ساره بیات» در حال پرتاب دیالوگ به سوی یکدیگر بودند و من از موضوع مکالمه‌ی این دو بزرگوار تقریبا هیچ چیزی دستگیرم نشد، چرا که صدای همیشه گنگ و نامفهوم خانم بیات با خش‌خش صدای خشن و خفه‌ی آقای جمشیدی کاملا اصوات درهم برهمی شده بودند که روی اعصاب شنوایی من راه می‌رفت، بنابراین ترجیح دادم کانال را عوض کنم.

از قضا شبکه‌ی بعدی داشت سینمایی «دایناسور» با بازی «پژمان جمشیدی» و «امیر جعفری» را پخش می‌کرد، هنوز اولین لبخند از نتیجه‌ی دعوای یک خنگ و یک معتاد درست توی صورتم ننشسته بود که متوجه‌ی صدای سنگین و یخ‌زده‌ی «پژمان جمشیدی» در این فیلم هم شدم، یکی دو سکانس دیگر که فیلم پیش رفت و «پژمان جمشیدی» بیشتر دیالوگ گفت، به تن غیرعادی صدایش عادت کردم و تازه متوجه گریمش شدم که همان گریم سریال «محکوم» بود، با توجه به اینکه «پژمان جمشیدی» بازیگر پرکاری است، حدس زدم احتمالا همزمان بر سر دو کار بوده.

یکی دو لبخند نصفه و نیمه زده بودم و داشتم خستگی یک روز پر مشغله ذهنی را با «دایناسور» برطرف می‌کردم که نوبت به پخش پیام‌های بازرگانی رسید، اولین تبلیغ تیزر فیلم سینمایی «ناجورها» بود، بلافاصله «پژمان جمشیدی» را دیدم که با همان گریم سریال «محکوم» و سینمایی «دایناسور» کار جدیدی با «محسن کیایی» هم برای اکران دارد، پشت بند تیزر «ناجورها»، آنقدر شبکه‌ی محترم تبلیغ قابلمه و ترک اعتیاد و دوای پروستات و چه و چه و چه را کرد که حوصله‌ام را سر برد و مجددا دست به کنترل شدم و کانال دیگری را انتخاب کردم.

با کمال تعجب باز «پژمان جمشیدی» بود، با همان گریم و این بار در کنار «بیژن بنفشه‌خواه» و «بهرنگ علوی» در سینمایی «جزایر قناری». البته ناگفته نماند که در این فیلم «پژمان جمشیدی» تقریبا صدا ندارد، در تمام صحنه‌هایی که از او در این فیلم دیدم با وجود اینکه می‌کوشید با بالا بردن تن صدایش کمی آن را رسا و واضح‌تر کند، از عهده برنمی‌آمد، متاسفانه تارهای صوتی‌اش آنقدر درگیر التهاب بود که من بیننده، تنها شنونده‌ی ناله‌ی حنجره‌‌ی زخمی‌اش بودم.

برای من جای درنگ بسیار داشت و قابل تامل بود که یک بازیگر تا چه اندازه توانایی حفظ و تامین گیشه‌ی سینمای از نفس افتاده‌ی ایران را دارد که تهیه‌کننده‌ها دست از سر او بر نمی‌دارند و تا چه حد قراردادها و برنامه‌های کاری «پژمان جمشیدی» فشرده بسته شده است که او برای بهبودی حنجره‌اش حتی مجال و فرصت یک استراحت چند هفته‌ای را ندارد.

اینکه چگونه کارگردان و طراح گریم رضایت می‌دهند تا بازیگری از سر صحنه‌ی فیلمی دیگر بدون تغییر گریم و صرفا با یک تعویض لباس بیاید و برود جلو دوربین‌شان هم بماند! همین‌قدر سرسری. همین‌قدر ناشیانه. همین‌قدر باری به هر جهت. گویا عوامل حتی فکر نمی‌کنند، حضور یک بازیگر با گریم تکراری در اکران فیلم‌شان تاثیری خواهد گذاشت یا نه، گویی نام «پژمان جمشیدی» پیشاپیش موفقیت فیلم‌هایشان که فیلم‌نامه درست و حسابی ندارند را تضمین خواهد کرد.

اینکه آیا بازیگران دیگری نیستند که بخواهند یا بتوانند جای «پژمان جمشیدی» را در این فیلم‌ها پر کنند و تماشاگران را به سالن سینما بکشانند مسیله من نیست، فقط می‌خواستم بگویم «پژمان جمشیدی» که هم در «زیرخاکی» و هم در «علفزار» خوش درخشیده و حتی در سریال «محکوم» با صدای نداشته‌اش بازی قابل قبولی ارایه داده، رکورد عجیب و غریبی را هم از آن خود کرده، او چهار فیلم و سریال را با یک گریم و یک صدایی گرفته، بازی کرده است و بعید می‌دانم به این زودی‌ها بازیگر دیگری بتواند از پس زدن رکورد او بربیاید.

📝 طوبا وطن‌خواه

کانال تلگرام من https://t.me/toobavatankhah

به اشتراک بگذارید

یک پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پست های مرتبط