داستان‌های کوتاه
داستان‌های کوتاه

قدم های نامتناهی

  قدم اول را با هیجان و حرارت بر می دارید. قدم دوم را با شدت و حدت. به قدم سوم که می‌رسید، دل‌زده، دل‌سرد

ادامه مطلب »
داستان‌های کوتاه

جوجه سمت راست

  هفت سالم بود که یک جوجه گند زد به زندگی تحصیلی‌ام. کلاس اول دبستان. ثلث سوم. امتحان ریاضی. سوال آخر. عنوان سوال: جوجه سمت

ادامه مطلب »
داستان‌های کوتاه

چاقوی ذهن

طبق معمول دارم چاقو می‌سازم آن‌هم بی‌دسته. صدها بار در چنین موقعیت‌هایی از این مدل چاقوها ساخته‌ام و آرامش کاذب را به خودم هدیه داده‌ام.

ادامه مطلب »
داستان‌های کوتاه

بدنساز کاغذی

هر وقت دستم را با کاغذ می برم، یاد او می افتم. بیشتر یاد صدای نخراشیده اش، نه هیکل تراشیده اش. در میان انبوه جمعیت

ادامه مطلب »
چند سطر اول

چند سطر اول ژول ورن

احتمالا بارها در اینستاگرام و یا در سایت های مختلف به مطالبی برخورد کردید که حتی نتوانستید یکی دو جمله اول آن را تا انتها

ادامه مطلب »
داستان‌های کوتاه

خستگی محصور شده

فاطمه.م حدود 15 سالی داشت. مشکل کلیوی از دوران نوزادی او را همراهی می کرد و این اواخر نارسایی قلبی اش هم مزید بر علت

ادامه مطلب »
داستان‌های کوتاه

یک سونوگرافی پیچیده

همیشه هم بد نیست تلخ نیست، خودمان پیچیده اش میکنیم. مثل امروز که خانمی با همسر و دو پسر خردسالش برای آزمایش غربالگری مراجعه کرد.

ادامه مطلب »
داستان‌های کوتاه

احساس غرور

درساندویچی بعد از سفارش، خودم را با تلفنم مشغول کرده بودم. مردی با چهره ای خسته و دستانی پینه بسته وارد شد و درحالی که

ادامه مطلب »
داستان‌های کوتاه

زنجیره ای از ما بدون او

چهره خیلی ازهمکلاسیان آن دوران به کل از خاطرم محو شده، اما آن دخترک زیبای کلاس اول را، خوب یادم است. رنگ مانتویش، النگوهای دستش،

ادامه مطلب »