نوشته‌های من
نوشته‌های من

خاطرات آقای جاوید

    خاطرات آقای جاوید تراپیست آقای جاوید به او توصیه کرده بود برای‌ جلوگیری از پیشرفت بیماری افسردگی، خاطرات خوب گذشته را مرتب با

ادامه مطلب »
نوشته‌های من

خانواده ایکس

  خانواده ایکس آقای ایکس کارمند دون پایه یکی از ادارات دولتی است و به محض رسیدن به منزل به رادیو بی‌بی‌سی پناه می‌برد و

ادامه مطلب »
نوشته‌های من

برادران ناتنی

  برادران ناتنی نه از دوستان است، نه از بستگان. این زن فقط یک آشنا است که با او در یک دبیرستان درس خوانده‌ام و

ادامه مطلب »
نوشته‌های من

دوست زیبای من

دوست زیبای من نادیا را اولین بار هنگام ثبت‌‌نام و انتخاب واحد ترم اول دانشگاه دیدم، گیج‌رفتاری و گنگ‌گویی او در روزهای نخست به علت

ادامه مطلب »
نوشته‌های من

عطر ثریا

عطر ثریا اهل ضربتی آماده شدن هستم، فرقی هم نمی‌کند مقصدم کجا باشد، من به قولی سه سوته حاضرم. حتی بار و بنه سفر را

ادامه مطلب »
نوشته‌های من

همسر نداشته

همسرِ نداشته تا به حال به جاهایی که باعث تخریب و کاهش اعتماد به نفس‌تان می‌شوند، فکر کرده‌اید؟ آرایشگاه یکی از همین مکان‌هایی است که

ادامه مطلب »
نوشته‌های من

دوشیزه و دانشگاه

دوشیزه‌ و دانشگاه پنج شش سالی از فارغ‌التحصیلی و دیپلمه شدن دوشیزه اکبری می‌گذشت و حوصله‌ی نامبرده از خانه‌نشینی و بی‌همسری، حسابی سَر رفته بود.

ادامه مطلب »
نوشته‌های من

بانو و ضحاک

  بانو و ضحاک ثروت و قدرت از حدی که بگذرد، هر آدمی را تا مرز جنون و دیوانگی پیش می‌برد. این پریشان‌مغزی به سبب

ادامه مطلب »
نوشته‌های من

دیوانه در قفس خندید

دیوانه در قفس خندید به عشقِ هوایِ تمیزِ بعدِ باران، به قصد پیاده‌روی از خانه بیرون زدم. مستانه از خنکای هوا لذت می‌بردم و بی‌توجه

ادامه مطلب »
نوشته‌های من

نوشته‌های خاک‌برسری

نوشته‌های خاک‌برسری سال‌ها قبل در کلاس‌های انجمن سینماگران جوان شرکت می‌کردم و جمله‌ی یکی از اساتیدِ آن دوران، همواره همراهم ماند: «اگر در نشست نقد

ادامه مطلب »