کتابهای مجنون
من به گروه خاصی از افراد که با خرید کردن حال دل‌شان خوب می‌شود متعلق هستم، گروه کتاب خرها! به علت همین تعلق خاطر و بودجه‌ای که برای آن صرف کرده‌ام، به جای این‌که فضای اتاق من با یک دنیای دخترانه رنگی و فانتزی‌های شمع و عطر و خرس قرمزش به شما خوش‌آمد بگوید با ستون‌هایی قناس از کتابهای به هوا رفته و کمی گرد و غبار بر روی‌شان نشسته، توی ذوق‌تان می‌زند. برخی ستون کتابی اتاقم، کج و بعضی در مسیر به هوا رفتن پیچ و تاب خورده‌اند و تعدادی از ستون‌ها هم سقوط آزاد کرده‌اند. تعداد زیادی از این کتاب‌ها خوانده نشده یا نصفه و نیمه از خواندن جا مانده‌اند.
چندی پیش دور و برم چنان با کتاب احاطه شده بود که فکر کردم دچار اختلال جنون کتاب شده‌ام اما کمی که درباره این وسواس فکری مطالعه کردم دیدم شوق خرید کتاب توسط من به طور کامل در حیطه این اختلال وسواس فکری قرار نمی‌گیرد.
اصلی‌ترین مشخصه افرادی که جنون کتاب دارند این است که برای کتاب و محتوای آن هیچ ارزشی قائل نیستند و صرفا جمع آوری کردن کتاب را ارزش می‌دانند در حدی که تمایل آن‌ها به سویی می‌رود که از یک کتاب، نسخه‌های متعددی جمع آوری می‌کنند بدون آن‌که اصلا قصد خواندن آن را داشته باشند.اما بخشی از ویژگی‌های جنون کتاب که شامل عدم مراقبت و نگهداری از آرشیو کتاب‌ها بود به طور واضحی شرح حال اتاق من بود.
اتاق من از یک بی نظمی در نظم رنج می‌برد. کتاب‌هایی که بارها و بارها توسط من خوانده شده بودند بسیار تمیز و با نسخه به فروش نرفته و ورق نخورده از لحاظ کیفیت برابری می‌کرد، اما انبوه کتاب‌ها بر روی هم یادآور یک قلعه سنگی تخریب شده دوران قرون وسطی بود .
بنابراین سعی کردم دسته بندی درست و مناسبی برای کتاب‌هایم پیدا کنم. کتابخانه جدیدی برای انبار و اتاقم سفارش دادم. کتاب‌ها را بر حسب نیازی که به دسترسی و مطالعه آن‌ها داشتم در قفسه‌ها قرار دادم و سرانجام فقط یک ستون در اتاق باقی ماند. ستون کتابهای ناخوانده، مانند دکل و بادبان نیمه افراشته یک کشتی بزرگ که در انتظار به آب انداختن است، تنها ستون کنار تختم شد. هر شب یکی از کتابهای ناخوانده را ورق می‌زدم اگر نظرم را جلب می‌کرد طی چند روزه آینده تمامش می‌کردم و اگر واقعا مطلب درخور توجهی برای من نداشت در گوشه ای نگهداری می‌کردم تا در اولین فرصت به کتابخانه یا دوستی هدیه‌اش کنم .
حال به اندازه کافی از مرز جنون خرید کتاب فاصله گرفته بودم که بتوانم سری به کتابفروشی‌ها بزنم تا ببینم کتاب جدید برای خرید و خواندن چه دارند.
آخرین نظرات: