چیزهای کوچک این‌چنینی

چیزهای کوچک این‌چنینی

چیزهای کوچک این‌چنینی به کارگردانی تیم میلانتس، فیلمی درام با اقباس از کتابی به همین نام، نوشته کلر کیگان* است و به غم‌انگیزترین فصل زندگی زنان ایرلند در موسسات مگدالن می‌پردازد. سال‌هایی که کلیسای کاتولیک از قدرت بالایی در جامعه برخوردار بود و همه عرصه‌ها را جولانگاه نفوذ خود می‌کرد. زنان جوانی که از سوی خانواده و جامعه رانده و طرد می‌شدند، جهت تربیت و توبه، به راهبه‌های بی‌رحم و خشنی سپرده می‌شدند که در ظاهر شعار مهربانی و مدارا را سر می‌دادند.

سارا یکی از همین دخترانِ ناکام و سرخوردگانِ اجتماعی ساکت و همدست با قوانین بی‌منطق کلیسا در آن سال‌ها است که از سخت‌گیری و سخت‌دلی خواهران روحانی به ستوه آمده، او که باید پس از وضع حملش مانند سایر دختران، نوزاد نامشروعش را بدون آنکه ببیند به خانواده‌ای دیگر واگذار کند، قادر به پذیرش این جبر تعیین شده نیست و از بیل کمک می‌خواهد ….

فیلم در نیمه‌ی اول خود ریتمی کند و تا حدودی حوصله‌سَربر دارد اما چهره غم‌زده کلین مورفی و بازی دردآلودش در نقش بیل فرلانگ و فلش‌بک‌هایی که روایتگر کودکی بیل هستند، بیننده را به دیدن ادامه‌ی فیلم ترغیب می‌کند. از نیمه دوم و بعد از ملاقات بیل(کلین مورفی) و خواهر ماری(امیلی واتسون) داستان اوج می‌گیرد و بیننده‌ای که با سکوت و دیالوگ‌های کم فیلم ارتباط برقرار کرده، حال لحظه‌ای از فیلم غافل نمی‌شود و آنقدر پیگیر جنجال‌های درون بیل است که انگار بخشی از وجدانِ خود را در او می‌کاود.

ماجراهای فیلم در قاب‌های سرد و تیره به تصویر کشیده شده و نتیجه آنچه نورپردازی، طراحی صحنه و کارگردانی به مخاطب نشان می‌دهند، بسیار تامل‌برانگیز است و با بازی‌های درخورِ تحسین تیم بازیگری، چنان مکمل هم شده‌اند که بیننده خود را در آن جامعه و در کنار بیل و احساسات کودکی‌اش می‌بیند، در کنار بیل کوچکی که کتاب چارلز دیکنز را در کنار خود دارد و از بابانوئلی که برایش پازل نیاورده بیشتر خشمگین است تا دوستانی که کتش را به جرم فرزند نامشروع بودن تف‌آلود کرده‌اند.

بیل که فامیل مادر را در شناسنامه یدک می‌کشد، هنوز با کودکِ درونش که در جست‌وجوی نام پدری نادیده، تقلا می‌کند، درگیر است و سرانجام این کودکیِ بیل است که در درونِ بزرگسالی‌اش قیام کرده و انسانِ تنها و افسرده‌ای را در دل یک جامعه کوچکِ یخ‌زده وادار می‌کند تا عصیان کند.

چیزهای کوچک این‌چنینی نشان می‌دهد مهر و محبتی که از کودکی یتیم و بی‌پناه دریغ نشده باشد، در آینده در برابر ظلم، طغیان خواهد کرد. فیلم در سکانس‌ پایانی‌ بر نگاهِ مخاطب مشتاقش بوسه می‌زند و به او یادآور می‌شود انسانیت بالاترین دیانت است.

📝 طوبا وطن‌خواه

@toobavatankhah
toobavatankhah.ir

✎  ✐ ✎  ✐ ✎  ✐ ✎  ✐

small things like these*

* این رمانِ نامزد جایزه بوکر، در ایران توسط انتشارات نون، چلچله و گویا ترجمه شده است.

✎  ✐ ✎  ✐ ✎  ✐ ✎  ✐

به اشتراک بگذارید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پست های مرتبط