دبیر کل همیشه نگران

                                              دبیرکل همیشه نگران

پا‌به‌پای ابراز نگرانی‌های هر روزه دبیرکل سازمان ملل متحد برای مسایل جهانی، عده‌ای هم در شبکه‌های مجازی نگران قضاوت کردن هستند و به دفعات، فعل قضاوت نکردن را برای هر محتوایی صرف می کنند.


«زندگی خودشان است»، «یاد بگیرید تو زندگی دیگران دخالت نکنید»، «به ما مربوط نیست»، «قضاوت نکنید»، «قضاوت ممنوع». کامنتهایی کاملن عادی و حال به هم زن که هر روزه من و شما در زیر هر محتوایی به کرات با آنها مواجه می‌شویم .

 
تولید‌کننده محتوا یا بلاگری مطلبی جنجالی به اشتراک می‌گذارد، دیگری نظر خودش را درباره آن مطلب می‌نویسد، تا اینجا چه نظر موافق چه مخالف پذیرفتنی است، اما عده‌ای که حکم دبیرکل‌های اینستاگرام را دارند، همان دلواپسان همیشه آنلاین، با شعار قضاوت نکنیم‌هایشان که از عمق وجود روشنفکری ‌‌آنها نشأت گرفته، حضور فعال‌تری از هر دو دسته قبلی دارند و به شدت نظرات مخالف را زیر سوال می‌برند اما مسیله اینجاست که واقعا نگران چه هستند؟ به فرض قضاوتی هم انجام شده آیا قرار است حکمی صادر شود؟


برخی محتواها به نحوی به اشتراک گذاشته می‌شوند تا مطلب مورد نظر به هر قیمتی دیده شود و مبنای تولید محتوا در این صفحات، تحریک مخاطب و ایجاد بحث و مجادله بین کاربران است تا پیامی بگذارند و سپس به نظرات هم به جهت تایید یا تکذیب حمله‌ور شوند. بلاگرانی که چرندیات تولید می‌کنند اصولن توقع تشکر و قدردانی، در پیام‌های دریافت شده خود را ندارند و ترجیح، بد و بیراه شنیدن و تشدید مشاجره است تا افزایش بازخورد در پای اراجیف تولیده شده و جذب مخاطب باعث بالا رفتن رتبه زباله‌دان بدردنخوری شود که اداره‌اش می‌کنند و سرانجام نتیجه زحمت برای تولید جفنگیات راهی باشد به دنیای تبلیغات و پول هنگفت.

بنابراین اگر نگرانی کاربران همیشه آنلاین مسلح به اصطلاح قضاوت ممنوع، از ناراحتی اداره‌کننده آن صفحه مجازی است کاملا بی‌مورد است. از زاویه دیگر هم، اگر مطلب به اشتراک گذاشته شده را عقیده و نظر اداره‌کنندگان آن مطالب بدانیم پیام دریافتی هم حکم عقیده و نظر دیگری، محسوب می‌شود نه امر قضاوت.

اگر کمی به این جریان دقیق‌تر شویم با همین قضاوت ممنوع‌ها خیلی از غیرعادی‌ها، رایج و متداول شده است. هر مسیله غیر‌اخلاقی با دو کلمه «قضاوت ممنوع» در حال رواج است، ولی این عادی‌سازی‌ها تا کجا مسئله‌ساز و نگران‌کننده نیست؟ آیا به صدها سال قبل و حکایت مسافر کشتی‌‌ای، که جای خود را سوراخ می‌کرد و عده‌ای حمایتش می‌کردن بر می‌گردیم؟


از این مطلب هم غافل نشوید که در اینستاگرام کامنت و فالور به راحتی آب خوردن خرید و فروش می‌شود و ارقام و اعداد مرتب در حال جا به‌ جا شدن هستند، پس خیلی دور از انتظار هم نیست که آن‌ها که منافعشان اقتضا می‌کند عده‌ای کامنت‌بگیر حقیقی یا حقوقی در استخدام هم، داشته باشند که در زیر محتواهای مورد حمایت آنها کامنت‌های همدلی و جانب‌داری بگذارند و مخالفان را زیر آماج الفاظ معادل «جهان سومی» و «عقب مانده بودن» ببرند. شاید وقت آن رسیده که دبیرکل سازمان ملل برای این مسائل هم ابراز نگرانی کند.

به اشتراک بگذارید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پست های مرتبط