داستان‌های کوتاه

نفی بلد

  نفی بلد جایی خواندم که ویکتور هوگو پس از به قدرت رسیدن ناپلئون، نوزده سال به تبعید خودخواسته رفت. اگر روزی بخواهم بار مجازاتی

ادامه مطلب »
یادداشت‌ها

ملاقات بهداشتی

  ملاقات بهداشتی سرویس‌های بهداشتی برخی از مجتمع‌های خدمات رفاهی بین‌راهی، آن‌قدر ناشسته و آلوده هستند که همان مستراح بنامیم‌شان بهتر مفهوم را می‌رساند. گاهی

ادامه مطلب »
توسعه فردی

سلول‌های دوست داشتنی

سلول‌های دوست داشتنی در صحنه‌ای از فیلمِ افسانه بگر ونس* عده‌ای دور یک میز نشسته و مشغول قمار هستند. مردی زیر نور زرد چراغ و

ادامه مطلب »
کتاب‌نوشت

موسیو بوآری

    موسیو بوآری «إما دیگر وجود نداشت»، با این جمله گوستاو فلوبر، مادام بوآری در صفحات پایانی‌اش، بار دیگر از ابتدا آغاز می‌شود. برت

ادامه مطلب »
یادداشت‌ها

تابستان آن سال‌ها

تابستان آن سال‌ها در نه سالگی بیشتر کتاب‌های ژول ورن و چارلز دیکنز را خوانده بودم و تصور می‌کردم دنیای ادبیات برای من تمام شده

ادامه مطلب »
یادداشت‌ها

جانی که مجنون نبود

جانی که مجنون نبود پزشک معتمد خانودگی ما معتقد بود علایم افسردگی است. پیشنهاد می‌کند برای بهتر شدن روحیه‌ام، نزد دوستِ روان‌پزشک‌اش بروم. به او

ادامه مطلب »
داستان‌های کوتاه

تولد سامی کوچولو

birthday partyتولد سامی کوچولو یک روز مانده به تولد سه سالگی سامی کوچولو، مامان الهه در حالی که تدارک مهمانی را می‌بیند، متوجه صحبت‌های خانم

ادامه مطلب »
داستان‌های کوتاه

باجناق عباس آقا

  باجناق عباس آقا از پنجشنبه عصر عباس آقا خواب و خوراک نداشته، اعصاب هم نداشته، ولی تا دلتان بخواهد استرس و اضطراب داشته و

ادامه مطلب »
داستان‌های کوتاه

خودکشی کلئوپاترا

خودکشی کلئوپاترا دکتر نظاره‌گر دختر جوان میان‌بالایی است که از سر‌تا‌پا، روسری مانتو شلوار، خاکی نود پوشیده و نگاهش به بند کفش کتانی باز شده‌اش

ادامه مطلب »
دهه شصتی ها بهترین کارتن های دنیا را با سانسور دیدن و عاشق شدن … ما دهه شصتی ها خیلی خوب بدون فضای مجازی زندگی کردیم ! ما کتاب هایی داشتیم برای خواندن ..