داستان‌های کوتاه
داستان‌های کوتاه

بیست سال قبل اتفاق افتاد

  بیست سال قبل اتفاق افتاد بیست سالِ قبل، فیلمی از مهمانیِ خصوصی دانشجویانِ دانشگاهی دست به دست می‌گشت. نوار، سی‌دی، بلوتوث. همه جا صحبت

ادامه مطلب »
داستان‌های کوتاه

نیش‌دارو

نیش‌دارو چندی پیش ماجرای مردِ میان‌سالی نقل محفل عوام بود، گرچه کمی دور از ذهن می‌نمود ولی خالی از لطف هم به نظر نمی‌رسید. حادثه

ادامه مطلب »
داستان‌های کوتاه

کمیX, کمیY

کمیX, کمیY در ژن‌های من اندکی «خودبیمارانگاری» یا همان «هیپوکندریا»* با کوروموزم‌های X و Y ام  آمیخته شده و هر از گاهی وهم و توهمی

ادامه مطلب »
داستان‌های کوتاه

نفی بلد

  نفی بلد جایی خواندم که ویکتور هوگو پس از به قدرت رسیدن ناپلئون، نوزده سال به تبعید خودخواسته رفت. اگر روزی بخواهم بار مجازاتی

ادامه مطلب »
داستان‌های کوتاه

تولد سامی کوچولو

birthday partyتولد سامی کوچولو یک روز مانده به تولد سه سالگی سامی کوچولو، مامان الهه در حالی که تدارک مهمانی را می‌بیند، متوجه صحبت‌های خانم

ادامه مطلب »
داستان‌های کوتاه

باجناق عباس آقا

  باجناق عباس آقا از پنجشنبه عصر عباس آقا خواب و خوراک نداشته، اعصاب هم نداشته، ولی تا دلتان بخواهد استرس و اضطراب داشته و

ادامه مطلب »
داستان‌های کوتاه

خودکشی کلئوپاترا

خودکشی کلئوپاترا دکتر نظاره‌گر دختر جوان میان‌بالایی است که از سر‌تا‌پا، روسری مانتو شلوار، خاکی نود پوشیده و نگاهش به بند کفش کتانی باز شده‌اش

ادامه مطلب »
داستان‌های کوتاه

همسر مجید آقا

همسر مجید آقا خانمی حدودا شصت ساله که پالتو قهوه‌ای فندقی رنگی را بر روی مانتوی شکلاتی‌اش پوشیده، مقابل میز خانم جوان تراپیستی نشسته و

ادامه مطلب »