داستان‌های کوتاه
داستان‌های کوتاه

معروفه

  معروفه مرد از اینکه به همسرش خیانت می‌کرد، نه تنها عذاب وجدان نداشت، بلکه حق به جانب نیز بود. همسرش گرچه زیبا و از

ادامه مطلب »
داستان‌های کوتاه

غیرزاده

  غیرزاده زمانی که گرگعلی هشتاد ساله دچار مه مغزی‌ای شد که در ذهن و خاطرات او سخت به هم می‌پیچید و زندگی‌اش را رفته‌رفته

ادامه مطلب »
داستان‌های کوتاه

مردی با خالکوبی اژدها

  مردی با خالکوبی اژدها پسرک ریزنقش سبزه‌رویی در صف نانوایی بین آقای چاق جلویی و خانم چادری عقبی در وضع ناخوشایندی بود، مرد چاق

ادامه مطلب »
داستان‌های کوتاه

ارثیه‌ی لی‌لی

  ارثیه‌ی لی‌لی بیمار نای‌ شکافی‌ شده‌ی تخت شماره چهار آی‌سی‌یو، به ساعت دیواری پشت ایستگاه پرستاری چشم دوخته و نیمه‌جان نفس‌های صدادار دردناکی می‌کشد،

ادامه مطلب »
داستان‌های کوتاه

آن مرد آمد

آن مرد آمد صداهای هولناک و مهیبی می‌آید. از آسمان. از زمین. از همه جا. شهر است که در دود سیاه غلیظ ناشناخته‌ای تاب می‌خورد

ادامه مطلب »
داستان‌های کوتاه

خاطرات آقای جاوید

    خاطرات آقای جاوید تراپیست آقای جاوید به او توصیه کرده بود برای‌ جلوگیری از پیشرفت بیماری افسردگی، خاطرات خوب گذشته را مرتب با

ادامه مطلب »
داستان‌های کوتاه

خانواده ایکس

  خانواده ایکس آقای ایکس کارمند دون پایه یکی از ادارات دولتی است و به محض رسیدن به منزل به رادیو بی‌بی‌سی پناه می‌برد و

ادامه مطلب »
داستان‌های کوتاه

برادران ناتنی

  برادران ناتنی نه از دوستان است، نه از بستگان. این زن فقط یک آشنا است که با او در یک دبیرستان درس خوانده‌ام و

ادامه مطلب »
داستان‌های کوتاه

دوست زیبای من

دوست زیبای من نادیا را اولین بار هنگام ثبت‌‌نام و انتخاب واحد ترم اول دانشگاه دیدم، گیج‌رفتاری و گنگ‌گویی او در روزهای نخست به علت

ادامه مطلب »
داستان‌های کوتاه

عطر ثریا

عطر ثریا اهل ضربتی آماده شدن هستم، فرقی هم نمی‌کند مقصدم کجا باشد، من به قولی سه سوته حاضرم. حتی بار و بنه سفر را

ادامه مطلب »