+مجازات من چیه؟
–همون مجازات همیشگی.تحمل تنهایی!
توتفرنگیهای وحشی
اینگمار برگمان
✽ ✾ ✿ ❀ ❁ ❃ ❋✽ ✾ ✿
انتهای تنهایی
آلبر کامو:
«تراژدي اين نيست که تنها باشي، بلکه اين است که نتواني تنها باشي. گاهي آمادهام همه چيزم را بدهم تا هيچ پيوندي با جهان انسانها نداشته باشم. ولي من بخشي از اين جهانم و شجاعانهتر اين است که آن را همراه با آن تراژدي بپذيرم.»
دو دهه قبل میل و رغبت عجیبی به حضور در جمع داشتم و اگر از طرف شخص یا گروهی بیمحل و طرد میشدم، اوقات زیادی از من، صرف تفکر و تلاش برای دلجویی و برگشت به آن جماعت میشد. انگار تنهایی دی اکسید کربن بود و دوستان اکسیژن خالص. اما این روزها متضاد آن روزها هستم. شاید نیاز به گذر زمان داشتم تا بخشی از احساساتم خنجر بخورد، قسمتی از قلبم ریش شود و در تمام مغزم خورهای بیفتد که چرا با من چنین و چنان کردن و چون هیچ جواب و دلیلی نبود جز روراستی من و ناراستی آنها، پیوندم به صورت مداوم هر سال با عدهای و گروهی و دست آخر با جماعتی قطع شد و اکنون رسیدهام به تنهایی و انتهای جمله آلبر کامو که تراژدیِ بودن در اجتماع را ناگزیر بپذیرم!
آدرس کانال تلگرامم https://t.me/toobavatankhah
آخرین نظرات: