یادزُدودگی*
تاکنون به عواطف و احساسات دوسویه در مواجهه با اطرافیان فکر کردهاید؟ دلخوریها و بیتوقعیهای شما از دوست و آشنا چگونه رقم خورده است؟ مگر نه اینکه آنقدری که شما برایشان ذوق و شوق خرج کردهاید در وقت لزوم ازتان دریغاش داشتهاند؟ پس به چه دلیل شما باید همیشه پرمهر باشید ولی دیگران نسبت به شما مهربانی و شفقتی نداشته باشند؟ به چه علت شما دلسوز اقوامی هستید که غمخوارتان نیستند؟ چرا شما همدل کسانی میشوید که با شما یکدل نیستند؟ برای چه همیشه میزبانشان هستید ولی هنگام دعوت به مراسمها جز مدعوین فراموششدهاید؟
چگونه است که سرسلامتی میدهید و شادباش میگویید ولی در روزهای کامیابی و ناکامیتان کسی به یاد شما نیست؟ آیا همان اندازه که دیگران عزیزِ دل شما هستند شما هم محبوبه دلهایشان هستید؟ متاسفانه باید به شما بگویم اگر بهرغم محبت و احترامی که به اطرافیانتان میگذارید آنها حرمت شما را پاس نمیدارند و مورد لطف و تفقد قرارتان نمیدهند به این علت است که شما برای آنها کوچکترین اهمیتی ندارید و نه تنها از نبودن شما هیچ ترسی ندارند بلکه آنقدر شما را حقیر و رقتانگیز پنداشتهاند که تصور میکنند قادر به ترکشان نیستید.
از این پس رفتارهای آزاردهنده دیگران را با بردباری تحمل نکنید. کملطفی و بیتوجهی دوستانتان را به پای مشکلات و درگیریهای زندگیشان نگذارید. دیر دعوتکردنها، متلک شنیدنها و دور زدنهای وابستگانتان را طاقت نیاورید.
چقدر از اینکه هیچگاه اولویت اول خانواده، دوستان یا عزیزانتان نبودهاید رنج بردهاید و اصولا چرا رنج میبرید؟ چون با نگاه و توجه خود، آنها را خیلی بیشتر از آنچه شایستگی و لیاقتشان بوده ارزشمند، مهم و معتبر کردهاید. پس در ذهنتان برای خودشان شخصیتی شدهاند سرآمد و برجسته که چنانچه بهتان اعتنایی نکنند و همدمتان نباشند به ستوه میآیید.
بنابراین به خودتان بیشتر از آنها توجه کنید تا کوچکتر و بیمقدارتر ببینیدشان. بیاهمیتتر از آنچه هستند تصورشان کنید تا از رنجتان کاسته شود. بیاعتناییهایشان را هم دستمایه گله و قصههای بیخود و بیجهتتان نکنید. از این قصیده سرودنها چه انگیزهای دارید؟ که بگویید من ناراحت شدم بیایید و از دلم در بیاورید. آنها اگر دل شما برایشان مهم بود که دلگیرتان نمیکردند. خودشان و اعتباری را که در دل و جانتان داشتهاند فراموش کنید ولی سردمهریهایشان را هرگز.
@toobavatankhah
toobavatankhah.ir
*یادزُدودگی (یادزدایی) از اختلالات حافظه در ناتوانی ناقص یا کامل در یادآوری تجربههای گذشته است
آخرین نظرات: